چقدر از وقتی به مجازین پیوسته ام، دلم برای خودکارم تنگ شده است؟ 

به نظرم خودکار رفاقت بیشتری با دلم داشت تا این گوگل کیبورد لعنتی با امکان تصحیح خودکار کلمات! 

و اما چند کلمه ای خطاب به جناب کرونا.

 

چه کرده ای این روزها، ای کرونا

همه را به تحرک وا داشته ای 

 از خیلی ها شنیدم که اینقدر دستانشان را شسته اند که دیگر اثر انگشتان رفته است.

یا اینقدر دستشان را شسته که پوست دستشان خشک و احیانا زخم شده است. و خیلی ها هم ۸۱ و ۱۸  کف دستشان اعداد دیگری شده است.

 

راسیاتش ای کرونا میخواهم اعترافی بکنم.

ته ته ته دلمان مقداری لرزیده است و گمان میکنیم شما با جناب عزرائیل نسبتی داری!

 

این روزها خبر مرگ هر کسی را که می شنویم از خود می پرسیم نکند که از بچه های شماست؟

#قیصرامین_پور

گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شود

گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود

گاهی بساط عیش خودش جور می شود

گاهی دگر، تهیه بدستور می شود

گه جور می شود خود آن بی مقدمه

گه با دو صد مقدمه ناجور می شود

داستان ،ضرب المثل معروف گربه دستش به گوشت نمی رسید گفت بو می ده ! این ضرب المثل را معمولا برای کسی به کار می برند کاری که از عهده اش بر نمی آید و یا از چیزی که در اختیارش نیست بد گویی می کند. قصه از این قرار است که روزی روزگاری قصابی گوشت تازه ای را داخل مغازه اش آویزان کرده بود و به سمت دیگر مغازه رفته بود ، گربه ی محل هم که از دور تماشا می کرد و دهانش آب افتاده بود ، آرام آرام خود را به مغازه رساند ولی دستش به قلابی که گوشت از آن آویزان بود نمی رسید . تخته ای را که قصاب روی آن گوشت را ساطوری می کرد زیر پایش گذاشت ولی تخته چرب بود و گربه به زمین افتاد . چند بار که این کار را امتحان کرد موفق نشد. و بالاخره با دیدن قصاب پا به فرار گذاشت و چون موفق نشده بود برای این که ضایع نشده باشد ، دستش را جلوی بینی اش گرفت و گفت :" پیف پیف این گوشت بو می دهد ! " ما ها بعضی وقتها اعتقاداتی برای خود ساخته ایم از این جنس!!!