دو فضايي شدن مسائل اجتماعي و کدهاي اخلاقي(2)

مقدمه: ظهور فضاي دوم زندگي و ضرورت اخلاق

با پيدايش صنعت چاپ، فضاي دوم ارتباطي آغاز به کار کرد که فرد را به صورت روزانه در فضاي دوم قرار مي داد که از آن به فضاي رسانه اي تعبير مي شود. پيدايش راديو و تلويزيون، حلقه ي رسانه هاي توده اي را از رسانه ي نوشتاري به رسانه ي صوتي و تصويري توسعه داد و فضاي دوم را تحقق گسترده تري بخشيد. پيدايش رسانه هاي جديد، حلقه ي جديد شبکه هاي ارتباطي (کوواليک(3)، 2009) را ايجاد کرد که همه ي جامعه ي جهاني را به يکديگر متصل ساخت. به ميزاني که جمعيت متراکم تر با تنوع فرهنگي، ديني و قومي بيشتر در فضايي جمع شوند، به همان اندازه مسئله ي روابط اخلاقي اهميت بيشتري پيدا مي کند.

تعریف روشنی از "وب 2" وجود ندارد. اجازه دهید آنرا با طرح چند مثال و مقایسه، بیشتر بشکافیم. در "وب 1" سایتهایی توسط گروه کوچکی از تولید کنندگان محتوا برای خوانندگان بسیار راه اندازی شد. خوانندگان اگر درباره ویندور اطلاعات می خواستند به سایت مایکروسافت مراجعه می کردند، اگر خبر می خواستند به CNN سر می زدند و مواردی از این قبیل. به مرور زمان خوانندگان علاوه بر خواندن شروع به نوشتن کردند. مسیر وب به گونه ای شد که اشخاص تمایل بیشتری برای انتشار محتوا در وب پیدا کردند. آنها نظرات شخصی خود را منتشر کردند، از تجربیاتشان نوشتند، تحلیل کردند و همینطور آموزش دادند. در نتیجه ناگهان اطلاعات بسیاری در وب منتشر شد. بدین ترتیب پیگیری همه اطلاعات و مراجعه به همه سایتها و حتی سایتهای مورد علاقه برای خوانندگان غیر ممکن شد. آیا می توان پذیرفت که اطلاعات مهم به دلیل کثرت سایتها و کمبود زمان از دسترسی کاربران دور بماند؟ روشن است که پاسخ "خیر" می باشد. با طرح سوالات بسیار دیگری از این دست، کم کم نیاز به تغییر در "وب 1" احساس شد.
به "وب 2" خوش آمدید!

به نام خدا

مثل تقریبا همیشه داشتم در اینترنت سرچ می کردم و دنبال مفاهیم وب 1 و 2 و ... میگشتم، ولی متاسفانه مثل بیشتر مواقع در زبان انگلیسی مطالب بیشتر و مفید تری در این رابظه پیدا کردم.

این خیلی بد هست که ما همیشه از محصول تکنولوژی استفاده میکنیم و فلسفه اون رو نمی دونیم.

مثلا کافی بود من در رابطه با فلان گوشی سرچ می کردم یا فلان بازی تا دلتون بخواد مطلب راجع بهش نوشته بودن ولی فلسفه اینترنت و ... مطلب کم هست....