✍️این متن را به بهانه یک دعوا مینویسم، شاید هم برای شروع یک دعوا

دعوایی بین خودی ها . دعوایی که موضوعش می شود حاج قاسم

حاج قاسمی که محور اتحاد بود و نه دعوا..

حاج قاسمی که قرار بود انتقام سختش را بگیریم و گزارش دادیم که گرفتیم.

حاج قاسمی که ترورش کردند و قاتلش مشخص بود و ما برای انتقام جای دیگر را زدیم.

نمی دانم چرا لقمه را با سه دور گردش از پس کله و آن هم در موقعیت سوق الجیشی بنا گوشمان وارد دهانمان می کنیم.

حاج قاسم را کشتند و ما جای دیگر را زدیم.

حاج قاسم را کشتند و برای انتقامش رو به فضای مجازی آوردیم. آن هم کجا توییتر و نه اینستا 

(خداییش ادامه متن را باید با قهقه از ته دل بخوانید.)

چرا توییتر و نه اینستاگرام؟

چون اینستا گرام قهرمان را قاتل می پندارد و نمیگذارد هیچ پستی از سردار منتشر شود و حتی اگر پست وزیر فرهنگنمان باشد آن را حذف می کند و ما می گوییم خوب پس هیچی ما برویم انتقاممان را جای دیگری بگیریم.

 چرا توییتر؟ 

در دنیا چون مردم عموما از توییتر استفاده می کنند، توییتر یکی از بهترین منابع برای افکار سنجی است. چون توییتر در ایران فیلتر است و مردم آنجا نیستند و ما برای اینکه به جهان بگوییم مردم ما نظرشان این است تیم درست میکنیم و لشکر می سازیم و ... که هشتگ ترند کنند #hero

حال فرقی ندارد این هشتگ را چه کسی آورد بالا  بیاورد (مصاف باشد یا غیر مصاف) مهم این است که مردم نبودند.

خیلی ساده است چون مردم ایران در توییتر نیستند و توییتر در ایران فیلتر است. 

ارادت مردم به حاج قاسم  تویتری نیست، ادعا کردنی نیست. مثال زدنی نیست.

دعوای بین خودی ها ما را از اصل دور کرد، اصل این بود که مکتب سلیمانی داشته باشیم. مکتب این بود که به آن پایبند باشیم. غیرت آن بود که هیچ جا به دشمن نخندیم.

عرضه این بود که کاری برای قاتلان سردار می کردیم.

و اما مسخره ....

لطفا به هیچ کدامتان بر نخورد، مسخره منم و احتمالا افرادی مثل من که اختلافات را می فهمند و از غصه می خندند.🥲

 

چه فرقی دارد سپاستین صدایت بزنند یا ضابظیان برای کسانی که زبان تو  را در کشور کوبا نمی فهمند.

شاعر چه خوب گفت که هر کس از ظن خود شد یار من ...

ولی مهم است که بفهمی و بدانی که هر جای دنیا که بروی و در کوچه هر شهر قدم بزنی چیز هایی برای فهمیدن وجود دارد و شباهت های بسیار زیادی بین مردم  دنیا وجود دارد.

این نکته برایم بسیار جالب بود که بین کشور کوبا و شیطان بزرگ آمریکا فاصله ای وجود دارد شبیه فاصله شیراز تا کازرون

فیدل کاسترو ها و چگوارا ها چقدر برای استقلالشان و زیر بار زور نرفتن جنگیدند و جنگیدند و چقدر مردم کوبا برای مبارزه با استکبار زیر بار تحریم ها و ظلم ها و فقر ها رفتند که برای پیدا کردن اسکاچ ظرفشویی یک هفته ای بگردی و پیدایش نکنی.

باید تیتر زد 

چقدر نزدیک، چقدر دور

کتاب جالبی بود.

دوست دارم بنویسم. بنویسم ولی کسی نخواند. بنویسم و اگر کسی خواند نفهمد که من، منم. دوست دارم گلایه کنم. دوست دارم سکوت را داد بزنم. دوست دارم جور دیگر فکر کنم ولی میترسم. دوست دارم باز مقاومت ذهنی خودم را بشکنم و به حد بالاتری از خودم برسم. دوست دارم بهترین باشم یا حد اقل هیچ ترین‌. دوست دارم پارادوکسها را، شاید دوست داشته باشم شما ها را. دوست دارم چرا ها را.